کتابدار شهیدی که با سلاح کتاب از میهن خود دفاع کرد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، در جبهه جنگ هم نمیتوانست علاقهاش به کتاب و مطالعه را نادیده بگیرد. معتقد بود رزمندگان در کنار شهامت و مبارزه، باید تفکر و عقل و اندیشه اسلامی خود را نیز پرورش دهند، به همین دلیل هربار با یک ساک پر از کتاب به جبهه میآمد و کم کم توانست در هر سنگر یک کتابخانه کوچک ایجاد کند تا سایر همرزمانش نیز از آن کتابها استفاده کنند.
از آنجا که سالها به عنوان کتابدار در کتابخانه شهدای اندیمشک و کتابخانه فتحالمبین دزفول مشغول به کار بود، توانست در مدتی کوتاه، توجه رزمندگان بسیاری را به این کتابها و کتابخانهها جلب کند و به این صورت رفته رفته به تعداد اعضای کتابخانههایش اضافه شد و درخواست امانت کتاب نیز افزایش یافت؛ به طوری که همواره با کمبود کتاب مواجه میشد و گاهی همرزمانش برای گرفتن یک کتاب، در نوبت میماندند.
یک روز پس از پایان عملیات خیبر، همه سراغ همایون حبیبی را میگرفتند؛ اما خبری از او نبود. از همان زمان کتابخانههای کوچکی که همایون در دل سنگرهای جبهه ساخته بود، بدون کتابدار ماند. اما همرزمانش به یاد او همچنان کتابهایش را به امانت میبردند و میخواندند؛ انواع کتابهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که همه را با پول خودش خریده بود تا به پرورش تفکر، عقل و اندیشه اسلامی خود و رزمندگان در جبهه کمک کند.
شهید همایون حبیبی در سال ۱۳۴۰ در اندیمشک خوزستان متولد شد. تحصیلات مقدماتی خود را در دزفول گذراند و با دریافت مدرک دیپلم رشته برق، راهی خدمت مقدس سربازی شد. اما پس از خدمت سربازی به صورت داوطلبانه به جبهه طلائیه اعزام شد و در سال ۱۳۶۱ در سن ۲۱ سالگی در عملیات خیبر، مفقودالاثر شد و پیکر پاکش پس از ۱۲ سال در تفحص سال ۱۳۷۳، شناسایی و به زادگاهش بازگردانده شد.
خواهر شهید حبیبی میگوید: او پس از ورود به هنرستان شهر دزفول، به عنوان کتابدار در کتابخانه فتح المبین این شهر مشغول به کار شد و در ادامه با افرادی آشنا شد که سالهای بعد به عنوان همرزم به همراه هم به جبهه رفتند. علاقه شدیدی به مطالعه کتاب داشت و همه حقوق خود را صرف خرید کتاب و کمک به مستمندان میکرد و این کتابها را در کتابخانه منزلش میگذاشت که بعدها آنها را با خود به جبهه برد.
او ادامه میدهد: در خانه شخصیاش و همچنین در سنگرهای جبهه کتابخانهای تشکیل داده بود که همرزمانش را مشغول به مطالعه کند. زیرا اعتقاد داشت که مطالعه فکر جوانان ما را وسیع و روشن میکند. به این صورت اسیر کشورهای بیگانه نمیشوند و فهم و شعور خودشان را در زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بالا برده و باعث رشد و پیشرفت مملکت خودشان خواهند شد. به همین دلیل همیشه در این زمینه فعال و کوشا بود و دیگران را به مطالعه کتاب و کتابخوانی تشویق میکرد.
به گفته خواهر این شهید بزرگوار، همایون حبیبی یک کتاب قرآن شخصی داشت که مورد علاقه اش بود؛ آن را از خود جدا نمیکرد و همواره آن را با صدای بلند تلاوت میکرد. اشتیاق شهید حبیبی به عرصه دین و مذهب و همچنین مسائل عقیدتی و سیاسی به حدی بود که در دوران انقلاب اسلامی نیز نقشآفرین بوده در همان سالها قسمنامه خود را در حاشیه سوره توبه همان قرآن مکتوب کرده که در این قسمنامه به ذات مقدس پروردگار سوگند یاد کرده راهی بجز راه خدا را نپیماید. هم اکنون این قرآن در منزل این خانواده نگهداری میشود.
این خواهر شهید همچنین درباره جایگاه برادرش در میان اهالی محل نیز میگوید: پس از خبر مفقودالاثر شدن همایون در جزیره مجنون، منطقه تا سالها زیر نفوذ عراق بود که بعد از حدود ۱۲ سال پیکر برادرم را به همراه دیگر همرزمانش در شهر اندیمشک تشییع کردند. برای ما بسیار جالب توجه بود که همه همسایهها، اهالی محل و افرادی که این شهید را میشناختند، چنان زیر تابوت او گریه میکردند که انگار فرزند خودشان شهید شده است. بسیاری از همسایهها میگفتند که «همایون واقعا مانند پسر ما بود، چرا که بسیار به ما کمک میکرد و حتی برخی کارهای فنی منزل ما را نیز انجام میداد».
لازم به ذکر است که همزمان با هفته دفاع مقدس و در آستانه سالروز شکسته شدن حصر آبادان در عملیات ثامنالائمه (ع) مراسم تجلیل از خانوادههای معظم شهدا، ایثارگران و خانوادههای آنان در کتابخانه مرکزی استان خوزستان برگزار شد که طی آن از خانواده شهید همایون حبیبی به عنوان تنها کتابدار شهید خوزستانی تجلیل به عمل آمد.