"یادی کنیم از بزرگ بانوی کتابداری ایران(خانم پوری سلطانی)"
پوری سلطانی کتابداری متخصص و مبرز و عمل گرا بود. او در تحول کتابداری ایران از مرحله سنتی به مدرن نقش مهمی ایفا کرده است. اغراق نیست اگر بگوییم همه کتابدارانی که در بخش فهرست نویسی و رده بندی کتابخانه های ایران خدمت می کنند یا به طور مستقیم دانشجوی او بوده اند و یا تربیت شده دانشجویان او هستند. او عضو انجمن کتابداران ایران و در سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ مدیر کمیته انتشارات انجمن بود و کتاب ها و نشریه خبرنامه انجمن کتابداران ایران آن دوره یادگار تلاش اوست.
به علاوه او در سازمان های بین المللی کتابداری عضویت و حضوری فعال داشت. هیچ یک از کتابداران ایرانی به اندازه او در ایران و خارج از ایران صاحب شهرت نبوده است. او عضو کمیته واژه گزینی فرهنگستان ایران بود و حاصل آن دانشنامه کتابداری است که چند بار تجدید ویرایش و منتشر شده است. دوستان و دانشجویان و همکارانش قدر او را می دانستند اگرچه از هیچ کس توقع قدرشناسی نداشت. در اسفند ۱۳۹۳ کتابخانه ملی از او تجلیل کرد و به او لقب «مادر کتابداری مدرن ایران» دادند. بار دیگر در ۱۷ خرداد نشریه بخارا با برگزاری «شب پوری سلطانی» از او تجلیل کرد.
پوری سلطانی اگرچه ذهنی مدرن داشت و از جوانی با پیشروانی چون احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، فریدون رهنما و شاهرخ مسکوب دوستی داشت، برای سنت گرایان نیز احترام قائل بود و حرمت آنها را نگه می داشت. او همه عمرش عاشق بود و صمیمانه به همه عشق می ورزید و آن را به اثبات رساند. در زندگی شخصی عاشق مرتضی کیوان بود. با او سه ماه زندگی کرد و پس از او با یاد و خاطره اش ۶۰ سال به زندگی عاشقانه اش ادامه داد.
او در کلاس درس عاشق دانشجویانش بود و در محیط کار عاشق همکارانش. و در اجتماع عاشق مردم بود. او به کتابخانه ملی و به ایران عشق داشت. زندگی و منش او ما را به یاد این کالم بایزید می اندازد که فرمود: «به صحرا شدم عشق باریده بود، و زمین تر شده بود. آنچنان که پا در برف فرو شود پایم در عشق فرو می شد».
روانش شاد باد.